Gipsy Kings


سلام

از 9 سال پیش تاکنون که اولین آلبوم جیپسی کینگز به عنوان پر استقبالترین آلبوم بین المللی معرفی گردید هیچ گروه دیگری قادر به کسب چنین محبوبیتی نشده است و این گروه کماکان پر طرفدارترین گروه موسیقی در جهان محسوب میگردد .تمامی اعضای این گروه از اهالی جنوب فرانسه میباشند که در اجتماع کولی ها در دامنه های ارلز متولد شده اند. ریشه های تاریخی این گروه را باید در (خوزه ریز) خواننده مشهور فلامنکو جستجو کرد. وی به همراه پسرانش نیکولاس ٫ کنت و پل گروهی بنام ریزها (Los Reyes) تشکیل داد و مدتها به هنر نمایی پرداختند. سالها بعد پس از مرگ پدر برادران ریز در یکی از اعیاد سالانه کولیها بصورت نسبتا اتفاقی برادران مسثعد بالیاردو را که از اقوام خود بودند را ملاقات کردند. از انجایی که برادران ریز با توجه به تعلیمات پدرشان بیشتر در آواز خوانی مهارت داشتند تا در نواختن گیتار و بر عکس برادران بالیاردو که تخت تاثیر مانتیاس دپلاتا نوازنده معروف گیتار فلامنکو بوده اند در نوازندگی گیتار از قابلیتهای چشمگیرتری برخوردار بودند هر دو خانواده مصمم شده اند با تشکیل گروهی متحد مکمل هنر یکدیگر باشند.این گروه که نام جیپسی کینگز را برای خود بر گزید پس از سالها هنرنمایی چشمگیر در اواخردهه 80 صدای موطن خود را به گوش شنوندگان سرتاسر اروپا و امریکا برساند.

                             Gipsy Kings

مشکل بتوان نوع موسیقی این گروه را با معیارهای متداول طبقه بندی نمود زیرا موسیقی جیپسی کینگز که اصولا محلی-عامی میباشد را با ساز گیتار و بر اساس فلامنکوی سنتی اجرا مینمایند. از طرف دیگر جهت کسب محبوبیت بین المللی اخیرا از سازهای مدرن نیز استفاده میکند . با این وجود مشخصه های کلی این گروه شامل: ریتم یکنواخت که اغلب رومبا میباشد - همخوانی ( آواز خوانی چند خواننده بطور همزمان) - استفاده از ساز گیتار به عنوان ساز اصلی - آواز خوانی با لحجه جیتانه
(Gitane) که لحجه کولی ها و ترکیبی از فرانسوی و اسپانیایی است و پالماس ( دست زدن ) میباشد . تکنواز اصلی گروه تونینو بالیاردو است. تکنوازی های او خالق چنان لحظات زیبایی میشود که با ظرافت اشعار شعله ور میگردند. این اشعار اغلب با صدای خشدار و پر احساس نیکولاس ریز و آندره ریز متجلی میگردند . 


                                                                                                    شیرین خدادادی


سلام

امیدوارم حالتون خوب باشه . از این به بعد یه بخش داریم که توسط خانم شیرین خدادادی نوشته می شه و درباره گیتار فلامنکو هستش . در ضمن بخش آموزش فلامنکو هم توسط ایشون نوشته می شه . موفق و سربلند باشید .

فلامنکو


سلام

فلامنکو


فلامنکو موسیقی سنتی و بومی قسمت جنوبی کشور اسپانیا یعنی آندلس می باشد.با توجه به اینکه بر سر جنبه های بسیاری از علل و نیز تاریخ پیدایش فلامنکو بحث و اختلاف نظر وجود دادرد ولی تمامی فلامنکو شناسان بر این حقیقت اتفاق نظر دارند که موسیقی فلامنکو از سه موسیقی مربوط به اعراب /عبریها یا یهودی ها و کولی های اسپانیا ریشه گرفته است.

قبل از ورود اعراب به اسپانیا موسیقی اسپانیایی ها موسیقی محلی بود با ورود کولی ها و موسیقی غمگین آنها موسیقی اسپانیا دچار تغییر شد و موسیقی فلامنکو به وجود آمدقطعاتی مانند سولئارس متعلق به این زمان است این تغییر و تا ثیری که موسیقی اعراب به خصوص مورها بر موسیقی اسپانیولی گذاشته بود فلامنکو را کامل کرد.فاندانگوس و مشتقات آن از تاثیر موسیقی اعراب بر موسیقی اسپانیولیست.بعدها با کشف آمریکا و مهاجرت کاشفان اسپانیایی به این قاره مخصوصا قسمت جنوبی آن و آشنایی با موسیقی محلی این نواحی تغییراتی در فلامنکو حاصل شد که به وجود آمدن قطعه ی رومبا از آن جمله می باشد . در این میان تاثیر یهودیان با قطعاتی مثل پتنراس و ارامنه و اروپاییان قدیم با قطعاتی مثل فاروکا قابل انکار نیست.

یکی از خصیصه های مهم موسیقی فلامنکو که هیچ کس قادر به بیان آن نیست دوئنده  آن خصوصیت اسرار آمیز/ غم انگیزو در عین حال شادی بخش و جاودان فلامنکو است که این نوع موسیقی را از دیگر انواع موسیقی بومی  و سنتی متمایز می سازد.

در حقیقت میتوان گفت همین جنبه از فلامنکو است که آن را از یک نمایش ساده ی سمعی به یک تجربه ی عمیقا احساسی مبدل ساخته است.یک فلامنکو کسی است که زندگی خویش را در فلامنکو و برای آن سپری می کند که این شخص می تواند یک نوازنده ی گیتارtocaor)) یک خواننده یا اواز خوان Cantaor)) و یا یک رقصنده Bailaor)) باشد.در حقیقت فلامنکو برای وی بیش از یک راه و روش زیستن معنی دارد بلکه در نظر ش فلامنکو راه و رسم زندگی کردن است و هر نفسی که او فرو میدهد کاملا از روح فلامنکو اشباع شده است.

همان گونه که ممکن است در تمام رشته های هنری تحریف صورت گرفته و به صورت محبوب و عامه پسند (Popular)جلوه داده شوند ( از  شکل اصلی و حقیقی خود خارج شوند) فلامنکو نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد.پس فلامنکوی اصیل باید هر چه بیشتر با هنرمندان جعلی و بدلی و افرادی که برای سود جستن از تقاضای شایع و گسترده دنیای جدید پدیدار میشوند مبارزه کرد و به خوبی از عهده ی آنان برآید.

تا هنگامی که این بد جلوه دادن ها و تحریفات در تمامی حالات و فرم های فلامنکو وجود دارد بیشترین بهره برداری و استثمار از گیتار به عمل خواهد آمد.مثال های بی شماری قابل ذکر است  که در آن نوازندگان نه چندان حرفه ای گیتار به ناحق معروف و محبوب شدهاند فقط به خاطر اینکه چیزی که به گوش عوام اسپانیایی به نظر می رسد را به نام فلامنکو جلوه داده و می دهند.

.یا به  وجود آمدن موسیقی های جز  راک و تبادل اطلاعات و هارمونی ها بین موزیسین های این سبکها  و نوازندگان فلامنکو فرم جدیدی از هارمونی ها وارد فلامنکو شد که امروزه به new felamenko یا فلامنکو مدرن شهرت دارد.

                                                                                          شیرین خدادادی 

پیدایش موسیقی


سلام


امیدوارم حالتون خوب باشه . امروز می خوام از به وجود آمدن موسیقی بگم .  واقعیتش رو بخواهید موسیقی منشا مذهبی داره چه در ایران چه در خارج از اون. در قرون وسطی موسیقی چیزی جز آنچه انسانها در مراسم مذهبی شون میخوندن نبود که این خود منشا موسیقی امروز شد شاید اسم آوازهای گریگورین رو شنیده باشید که مربوط به موسیقی این دوران میشه. بدنبال اون موسیقی های دیگری هم پیدا شد که مثلا" مربوط میشد به ادمهایی که برای سرگرمی مردم شروع به تعریف داستان در خیابان ها میکردند و در کنار آن شعر و ترانه میخواندند. تا قرن نهم موسیقی فقط دارای یک قسمت بود و آنهم فقط خواننده (همون Vocal خودمون), در این زمان یک قسمت یا part دیگه که عین آنچه خواننده میخوند ولی پایین تر با یک فاصله پنجم یا چهارم به موسیقی اضافه شد. بعدها یاد گرفتند که صدای سومی هم با فاصله یک اکتاو پایین تر از خواننده به موسیقی اضافه کنند. تا مدتها حرکت این دو یا سه بخش در یک جهت بود اما بتدریج یاد گرفتند که حرکت مخالف نه تنها ناخوشایند نیست بلکه به مراتب میتونه زیبا تر هم باشه, این بود که شروع به حرکت دادن این بخش ها بصورت مخالف هم نیز کردند.به تدریج صاحبان هنر در کلیساها قوانین و چهارچوبهایی برای حرک بخشها تدوین کردند و اساس موسیقی Polyphony را بوجود آوردند.آنها موسیقی را برای صدای انسان می نوشتند و پشت آن سازهایی را که معمولا" سازهای کلاویه ای بود برای همراهی تنظیم میکردند. 

                  

تاحدود قرن دوازدهم, ریتم جایگاه مشخصی در موسیقی نداشت اما در این زمان به این مشخصه توجه خاصی شد و ملودی ها و هماهنگی های پشت آن دارای ارزشهای زمانی مختلف شد و موسیقی بیشتر شبیه به آنچه امروز ما میشنویم شد. رنسانس زمانی بود که درآن انقلاب بزرگی در فرهنگ , تمدن و قوانین اجتماعی رخ داد. موسیقی هم مانند سایر هنر ها تحت تاثیر این پدیده قرار گرفت و در آن تحولات اساسی رخ داد. دو هنرمند بنام های
Lassus و
Palestrina از فرانسه و ایتالیا بعنوان پایه گزاران اصلی Polyphony در آن زمان مطرح شدند. بتدریج در اسپانیا و انگلیس نیز موسیقیدانان به سمت Polyphony حرکت کردند.

از حدود سال ۱۶۰۰ دوران باروک آغاز میشه. حتما" نام Caludio Monteverdi رو شنیدید, ایشون بعنوان مطرح ترین موسیقیدان این دوران بوده. دقت کنید آقای J.S. Bach هم مال همین دوران بوده و حالا بیشتر از مونتوردی معروف شده باشه برای بعد. مونتوردی حتی پدر اپرا شناخته میشه چون اولین اپراها رو اون به تصنیف در آورد. باخ بنیان گذار موسیقی نوین کلیسایی بخصوص با ارگ بوده. از اونجایی که راجع باخ زیاد میشه حرف زد میزاریم بعدا".از اواخر دوران باروک گروههای کنسرت شکل گرفتند. Tomaso Albinioni , Antonio Vilvaldi و George F. Handle همه از موسیقیدانان این دوره هستند که هر کدومشون برای خودشون غولی بودند.

سبک موسیقی Jazz


سلام


امیدوارم حالتون خوب باشه . در ادامه بررسی سبک های موسیقی این دفعه نوبت به سبک Jazz رسید . امیدوارم استفاده کنید .

                          bolden2.gif

موسیقی Jazz به گفته ای در حدود سالهای ۱۸۹۵ در New Orleans بدنیا آمد. این موسیقی از ریشه Bluse و Ragtime بوده و تفاوت اصلی Jazz با این دو در استفاده بسیار از Improvise یا بداهه نوازی هستش. Jazz اساس موسیقی رو در اون زمان بهم زد. زمانی که آهنگ ساز قطعه ای رو روی کاغذ مینوشت و نوازنده میبایست بدون چون و چرا اونو اجرا کنه, نوازنده چیزی جز یک ماشین ترجمه نبود. در حالی که در موسیقی Jazz نوازنده به مراتب بیشتر از یک ماشین ترجمه است. اون ملودی های اصلی قطعه رو از آهنگ ساز میگره و روی اونها Improvise های خودش رو میگذاره. حتی پا فراتر میزاره و در بسیاری موارد هارمونی قطعه رو نیز عوض میکنه. در اوایل پیدایش شاید این ضعف نوازنده ها در نت خوانی بود که باعث شد اونها Improvise های خودشون رو تو مایه های نت اصلی بنوازند. اما بعد از مدتی ذوق و هنر نوازنده ها در این بداهه نوازی ها ادغام شد و قطعاطی بسیار زیبا و پیچیده بوجود آمد که پایه های موسیقی Jazz رو بنا نهاد.

خیلی ها Jazz رو معادل Bluse میدونند ولی اگر از هر دو سبک قطعاتی رو شنیده باشید به گستردگی و بزرگی Jazz در مقابل محدودیت Bluse پی خواهید برد.این سبک موسیقی ابتدا توسط سیاهان آفریقایی - آمریکایی که در New Orleans بودند بوجود آمد. Buddy Bolden اغلب بعنوان اولین هنرمند Jazz شناخته میشه. او درواقع Leader یک گروه بود که در آن سالها شروع به نواختن Improvise های خودش پرداخت. گروه او از سالهای ۱۸۹۵ شروع بکار کرد.عکس بالا مربوط به همین گروه هستش. خود این آقا دارای صدای بسیار بلند و خوبی بود که متاسفانه از سال ۱۹۰۷ به علت بیماری به آسایشگاه منقل شد و تا آخر عمر آنجا بود. خلاصه از اینجا یعنی New Orelans بود که موسیقی Jazz متولد شد.


                             creole3.gif

موج دومی که در تحول موسیقی Jazz بوجود آمد رو افرادی چون Joe King Oliver , Kid Ory و Jelly Roll Morton بوجود آوردند. اینها با ایجاد گروه های اجرای چند نفره به پیچیده کردن ملودی موسیقی و ایجاد تغییرات دینامیک در قطعات پرداختند. و سبکی بنام Hot Jazz رو پایه ریزی کردند. دلیل استفاده از این نام بقول خودشون گردن شکن بودن سرعت اجرای قطعات در این سبک بود. دقت کنید که این مربوط به سالهای آخر قرن ۱۹ هست و Jazz امروزه با سرعت بسیار معتدل تری نواخته میشه.

بگذریم جالب است که بدونید آقای Louis Armestrong معروف توسط همین King Oliver که عکسش رو میبیند کشف شد و در عالم موسیقی معرفی شد. Armestrong بزرگ شد و بعنوان یکی از مطرح ترین چهرهای موسیقی Jazz در قرن بیستم شناخته شد. کارهای Armestrong به اندازه ای قوی و نو بود که اثر آن روی موسیقی Pop و حتی Classic بعد از او بسادگی قابل مشاهده میباشد. شاید به جرات بتوان گفت که او بود که Jazz را دقیقا" تعریف کرد و به آن معنایی که ما امروزه میشناسیم در آورد. میگند که Charlie Parker تنها کسی بوده که تونسته به اندازه های Armestrong نزدیک بشه.