با به پایان رسیدن تورهای پی در پی "لود" و "ری-لود" و احتمالا پایان این مرحله از متالیکا کاملا طبیعی است که گروه تا حدی درون نگر شود.در حالی که آلبوم های لود ازلحاظ شعر بخش قابل توجهی از آنچه را که در درون ماست ، به شکلی عاطفی و ناخداگاهانه منتشر میکرد اما زمان آن میرسید که به درون آنچه که این گروه را ساخته بود نگریسته شود.
هیچ بازتابی بهتر از تاثیراتش ،متالیکا را متالیکا نمیسازد.مانند 1981 که آغاز به کار کردند 1984 با "بازدید دوباره از گاراژ" و "بازدیدی دوباره-دوباره از گاراژ " در 1987 ، گروه به گاراژ بازگشت، متالیکا همواره گروه گاراژی بوده و هست.خواه در زیر زمین کرک یا رستوران جیسون یا در دخمه لارس و خواه بر روی صحنه و مقابل 50000 تماشاچی،متالیکا همیشه همان ترانه یا ردیف را مینوازد که جایی در کنار جاده مینوازد ، که جایی در کنارجاده ، آنها را یاری کرده بود.
گروه تا به حال دو پروژه " گاراژی " به صورت طرف دوم منتشر کرده در حقیقت پروژه های "روزهای گاراژ " چنان قابل جمع آوری و کمیاب شده اند که نسخه نه چندان خوب آنها با قینتهای سرسام آور به فروش میرسد.گروه 11 ترانه جدید زا انتخاب کرده و سومین پروژه "درون گاراژ " خود را باز هم با همراهی باب راک ضبط کرد.آلبوم به درستی "گاراژ الحاقی" نام گرفت چرا که تمام ترانه های گاراژی قبلی را همراه با 11 ترانه ی جدید در خود داشت.
را به همراهی ارکستر “ S & M“ در سال 1999 متالیکا آلبوم زنده
سانفرانسیسکو و به رهبری مایکل کیمن منتشر کرد : آلبوم به سرعت در مکان دوم جدواها جای گرفت ترانه " ناپدید میشوم" که برای موسیقی فیلم "ماموریت غیر ممکن 2 " نوشته شده بود یکی از ترانه های این آلبوم است.
در سال 2000 گروه سایت " نپستر " (یک سرویس فایل اشتراکی اینترنتی را که به اعضا اجازه میداد از کامپیترهای یکدیگر موسیقی داونلود کنند) ، به علت نقض قانون حق تالیف به دادگاه کشاند.اما چندی بعد شکایت خود را پس گرفت – شاید بیشتر به خاطر تاثیر بدی که بر جای گذاشته بود.
ESPN در ژانوژیه سال 2001 جیسون نیوستد اعلام کرد که از گروه کناره گیری کرده در آوریل همان سال ، هتفیلد درست بعد از شرکت در جوائز
آلریک و همت به استودیو رفتند تا کار بر آلبوم بعدی را آغاز کنند و هتفیلد مسیولیت گیتار باس را به عهده گرفته . اما در اول آگوست ، تمامی برنامه های ضبط و دیگر برنامه های گروه قطع شد و جیمز هتفیلد برای ترک اعتیاد خود به الکل ، به مرکز ترک اعتیاد مراجعه کرد .
تولدی دوباره با St . Anger ( حضرت خشم )
اکنون جیمز هتفیلد بهبود یافته و گروه پس از 3 سال آلبوم جدید خود را با به کار گیری عضو جدید خود "رابرت تراجیلو" به بازار عرضه کرده.اسم آلبوم St . Anger میباشد از از زیبایی قابل توجهی برخوردار است . این آلبوم از 11 ترانه تشکیل شده و اکنون در صدر جدول پرفروشترین آلبوم های آمریکا قرار دارد .
سلام
موج های وحشت مرا به زیر می کشد
وقتی جیسون جای ثابتی در گروه به دست آورد،برای ضبط آلبوم چهارم خود "… و عدالت برای همه" آماده شد.
"…و عدالت برای همه" که در اوت 1988 منتشر شد ، در رده بندی پرفروشهای آمریکا به رتبه 6 دست یافت و نامزد جایزه "گرمی"برای بهترین گروه "متال/هارد راک" شد.گروه دوباره به اجرای تور به طور گسترده ای در تمام جهان پرداخت.دو ترانه ی آلبوم "عدالت" به طور مستقل در آمریکا منتشر شد و گروه برای ترانه ی " تک مانده" جرات ساخت اولین ترانه ویدیویی را به خود داد و سرانجام برای اجرای مستقل"تک مانده" به جایزه گرمی دست یافت.
فشاری که بر توست بسی غیر واقعی است
در سال 1991 گروه آلبومی با نام خود ، با عنوان "آلبوم سیاه"را منتشر کرد.این آلبوم که با تولید کنندگی باب راک منتشر شد نسبت به آلبوم های قبلی کاری تازه بود.آهنگهای کوتاهتر و نواها پر تر،عمیق تر و با یکنواختی کمتر بودند.
" آلبوم سیاه" فورا در تمامی جهان رتبه اول شد و هفته ها در صدر ماند.چندین ترانه از این آلبوم به طور مستقل یا ترانه ویدیویی منتشر شد.این آلبوم موفقترین آلبوم متالیکا تا به امروز است.گروه جایزه های متعددی از جمله یک " گرمی " برای خود آلبوم و چندین جایزه " ام-تیوی" و "جایزه موسیقی آمریکا" را به خود اختصاص داد.گروه تور گذاشت و تور گذاشت و تور گذاشت،به تنهایی در توری موسوم به "شامگاهی با متالیکا " با گروه" گانزن روزز" و یا در فستیوالهای متعدد به اجرای برنامه پرداخت.متالیکا آلبوم سیاه و همچنین ترانه های دیگر را به میان مردم برد.
عشقی دوباره به زندگی بخشیدن
سال طول کشید که آلبوم بعدی متالیکا منتشر شد.آلبومی با نام "لود" که طولانی ترین آلبوم متالیکا تا آن زمان بود.این آلبوم شامل 14 آهنگ بود و تمامی ظرفیت موجود بر روی" سی دی" را پر کرد . این آلبوم و نیز آلبوم بعدی "ری لود " که در سال 97 منتشر شد باز با تولید کنندگی هر دو آلبوم با هم نوشته و تقریبا هم زمان ضبط شد و ادامه دهنده راهی بود که با "آلبوم سیاه" آغاز شد.از لحاظ موسیقی پر محتوا و کوبنده،ترانه ها رها،قدرتمند و التقاطی بودند منصفانه نیست اگر بگوییم متالیکا تغییر زیادی کرد. چرا که گروه همان گروهی است که "همه شان را بکش" و "...عدالت برای همه" را ضبط کرده ولی دوقلوهای لود،متالیکایی را نشان میدهد که دوران " فقط نگرش،فقط سرعت" را پشت سر گذاشته و به نگرش "خودت باش" بازگشته است..
سلام
پیام آور بینش ترس
در 1986 آلبوم سوم متالیکا " ارباب عروسکهای خیمه شب بازی"انتشار یافت و گروه به همراه "آزی آزبورن" به اجرای تور پرداخت.متالیکا به بلنداهای تازه میرسید.آلبوم جدید به رتبه 29 دست یافت و از حضوری 72 هفته ای در جدول پر فروش های آمریکا لذت برد . هنگامی که بازوی جیمز در ورزش اسکیت بورد شکست ،گروه با افت کوچکی مواجه شد.جان مارشال تا بهبودی جیمز به گروه پیوست . با تور آزی کل گروه به اروپا رفت و تدارک سفری مخاطره انگیز را به خاور دور را دید . همه امیدوار بودند جیمز بتواند وظیفه خود را در نواختن گیتار به عهده گیرد ملی در اولین برنامه اروپایی مارشال به جای جیمز گیتار نواخت و جیمز در 26 سپتامبر 1986 برای انجام وظایف خود دوباره به گروه پیوست . این آخرین باری بود که گروه با کلیف برنامه اجرا کرد.صبح روز بعد اتوبوس حامل اعضای گروه به طور غیر قابل کنترلی سرخورد و واژگون شد! درین حادثه کلیف برتون کشته شد .شاید بهتر همان بود که متالیکا در همان جا کناره گیری میکرد.زیرا کلیف از اعضای اصلی گروه بود.او علاوه بر نوازندگی باس ، برای گروه مثل معلم و مربی بود . او فرزانگی موسیقیایی و نگرش "خودت باش" را در اختیار گرئه میگذاشت.اما همان شناخت صحیح از کلیف ، خود عاملی بود که گروه تصمیم به ادامه دادن بگیرد.پس متالیکا منهای یک نفر ادامه داد
چیزی برای گفتن دارم
جیسون نیوستد از میان 45 درخواست کننده برای عضویت در متالیکا انتخاب شد.علت این انتخاب تواناییهای او و داشتن عادتهای مشابه با گروه بود.تصمیم بر این گرفته شد که مجددا به حال و هوای تور بازگردند تا هم نوازنده باس وجدید را با امور آشنا کنند هم سرپوشی بر غم از دست دادن کلیف بگذارند.گروه به بهانه معرفی جیسون صفحه ای از کلیه آهنگهای ضبط شده منتشر کرد.صفحه با نام "باز دیدی دوباره-دوباره از روزهای گاراژ"منتشر شد که به نظر دنباله ی "باز دیدی دوباره از روزهای گاراژ" است که به سال 84 به صورت "طرف دوم" منتشر کرد.
سلام
در نیویورک یک نسحه از نبود زندگی تا چرم به صفحه فروشی جان زاوزولا که به درستی بهشت متال نام داشت راه یافت . زازولا به سرعت متالیکا را استخدام که به شرق بیاید و چند برنامه اجرا کرده و آلبومی ضبط کند . گروه به نیویورک رفت ، تنها برای اینکه به اطلاع گرداننده / تولید کننده خود برساند که : (( نوازنده گیتار لید گیتارمان باید برود )) رادی مارک ویتاکر گیتاریست گروهی در سانفرانسیسکو که از پیش می شناخت پیشنهاد کرد و در اول آوریل 1983 کرک همت به متالیکا پیوست . آلبوم اول متالیکا ، (( همه شان را بکش )) در اواخر 1983 انتشار یافت .
مغزم را پر می کنید با به اصطلاح معیار های خود
به دنبال انتشار (( همه ان را بکش )) گروه به اجرای کنسرت در شهر های مختلف پرداخت . در سال 1984 آلبوم با نام (( بر آذرخش بران )) ضبط و منتشر شد . این آلبوم در حالیکه لحن معترضانه (( همه شان را بکش )) را حفظ کرده بود هم از لحاظ موسیقی و هم از لحاظ مفاهیم شعری از آلبوم اول پخته تر بود . قابل توجه ترین آهنگ از میان 8 ترانه (( بر آذرخش بران )) ترانه چهارم است یعنی (( رنگ باختن به سوی سیاهی )) . این آهنگ الهام گرفته از دزدی وسایل گروه در اوایل همان سال در بیستون بود ، به شکل نسبتا ژرفی به موضوع شکست و ناکامی می پردازد . ترانه های دیگر از (( سفینه عشق اچ - پی )) و فیلم (( ده فرمان )) الهام گرفته شده اند . گروه قراردادی با موسسسه بزرگ مدیریت (( کیو - پرایم )) ئ درست بعد از آن با کمپانی معروف ضبط (( الکترا )) بست
در 28 اکتبر 1981 ، لارس آلریخ نوازنده درام به جیمز هتفیلد نوازنده گیتار و خواننده ، پیشنهادی می کند که جیمز نمی تواند رد کند : من برای گروهم بر روی آلبوم متال جدید اسگیل جایی برای یک آهنگ دارم .
(( نبود زندگی تا چرم )) توجهی نسبت به جمعیت زیر زمینی متال برانگیخت و گروه ، علاقمندانی خصوصا در سانفرانسیسکو و نیویورک بافت . گروه دو برنامه در سانفرانسیسکو اجرا کرد و تماشاچیان (( آنجایند که دیده شوند )) لس آنجلس دوستانه تر یافت . آنها همچین توجه گروه خوب و آینده دار تروما خصوصا نوازنده گیتار باس آنها بعنی کلیف برتون را جلب کردند . سر انجام متالیکا به شمال ایالت نقل مکان کرد . کلیف به گروه پیوست .